摘要:در عصر دانايي محوري، دانش تنها منبع متمايز سازمان بهشمار ميرود و بـراي حفـظ
مزيت رقابتي سازمان ضروري است. از ايـن رو، مـديريت دانـش بـه يكـي از وظـايف كليـدي
سازمانهاي موفق امروزي تبـديل شـده اسـت. اجـراي مـؤثر مـديريت دانـش در سـازمان بـه
زيرساختهاي گوناگوني نياز دارد كه فرهنگ سازماني يكي از مهمترين آنها اسـت. هـدف ايـن
پژوهش بررسي تأثير انواع فرهنگ سازماني بر اقدامات مديريت دانش در مراكـز آموزشـي يـك
سازمان دولتي است. دادههاي نظرسنجي از 275 مشاركتكننده جمـعآوري شـده اسـت. بـراي
ارزيابي مدل پژوهش نيز از تحليل عاملي و آزمون تحليل مسير استفاده شده اسـت. يافتـههـاي
پژوهش نشان ميدهد، بين فرهنگ سازماني قبيلهاي و كارآفرينانه با اقـدامات مـديريت دانـش
تأثيري مثبت و معناداري وجود دارد، در حاليكه اين تأثير در مورد فرهنـگ سـازماني بـازاري و
سلسلهمراتبي منفي است. اين يافتهها نشان ميدهد شناخت نـوع فرهنـگ سـازماني حـاكم بـر
سازمان، به مديران را توانايي ميدهد تا از اقدامات مديريت دانشي استفاده كنند كه بـا فرهنـگ
سازمان تناسب داشته باشند. همچنين بر اساس يافتههاي اين پژوهش پيشـنهادهايي كـاربردي
به مديران ارائه ميشود تا فرهنگ سازماني تسهيلگري براي اجراي اثربخش اقدامات مـديريت
دانش در سازمان ايجاد كنند.
其他摘要:In the knowledge-based era, knowledge is the distinctiveresource of organizations and knowledge management (KM) isconsidered as the primary task of organizations that strives to utilize theirintellectual capitals effectively. Hence it is vital to understand carefullythe appropriate contexts and enablers of knowledge management.Organizational culture is among the most influential factors affecting thequality of accomplishing KM practices. In spite of this vital effect, its rolehas not been studied carefully. This article tries to explore the correlationof the four types of organizational culture on the knowledge managementpractices. It will investigate the way in which these cultures can facilitateor hinder KM practices. The population of the research consists ofeducational and research centers. A sample of 275 participants wasselected as statistical sampling. According to the research findings, theseorganizational cultures have a considerable effect on the KM practices.Clan and adhocracy organizational culture have a powerful positiverelationship with KM practices, but this effect was negative for marketand hierarchical cultures. These findings support the necessity ofadopting a more humanistic approach for implementing knowledgemanagement more effectively.