روشهای متفاوتی جهت اولویتبندی و انتخاب قابلیتهای چابکی سازمان ارائه گردیده است که اغلب آنها جزء روشهای تصمیمگیری چند معیاره جبرانی میباشند. در این مقاله تلاش میشود با بهرهگیری از تکنیکهای تحلیل پوششی دادهها ((DEA،و تاپسیس فازی، رویکردی جهت اولویتبندی قابلیتهای چابکی بر اساس نیازهای محیطی سازمان، ارائه گردد. پژوهش حاضر در دو مرحله متوالی انجام گرفته است. در مرحله اول محرکهای چابکی سازمان شناسایی شده و در مرحله دوم قابلیتهای چابکی بر اساس اثربخشی و تاثیرشان جهت غلبه بر محرکهای استخراج شده از مرحله اول، اولویتبندی میگردند. در مرحله اول محرکهای چابکی سازمان با بهرهگیری از تکنیک تاپسیس فازی و رویکرد برنامهریزی کسری و بر اساس سه معیار دشواری پاسخگویی، میزان اثرگذاری بر فعالیتهای سازمان و شدت تغییر، رتبهبندی شده و محرکهای کلیدی انتخاب میشوند. در مرحله دوم، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادههای فازی، قابلیتهای چابکی استخراج شده از ادبیات تحقیق بر مبنای تاثیرشان بر عوامل محرک کلیدی، ارزیابی و اولویتبندی میشوند. روش ارائه شده در یکی از صنایع بزرگ قطعهساز دولتی مورد آزمون قرار گرفته است.