摘要:مقدمه: ارزیابی مداوم از کارکردهای دروس اندیشه اسلامی و بازنگری در روشهای ارائه برای هر چه کارآمدتر کردن آنها در پاسخگویی به نیازهای نسل نو و انتقال ارزشهای اسلامی به آنان ضروری است. لذا در راستای ضرورت ارزشیابی برنامه آموزشی، پژوهش حاضر با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان درباره دروس اندیشه اسلامی انجام شد. روشها: مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران مشغول به تحصیل در نیمسال اول 1388-1387 بودند. نمونهگیری به صورت سرشماری انجام شده و تعداد 549 دانشجو پرسشنامه محققساخته را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی، مقایسه نوع دیدگاه آزمودنیها بر اساس متغیرهای کیفی (اسمی و رتبهای) از جمله جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد. نتایج: میانگین سنی شرکتکنندگان 59/2 ± 79/20 سال و اغلب ایشان ( 9/68 درصد) دختر بودند. یافتهها حاکی از آن است که محتوای کتب اندیشه اسلامی، مدرسان این دروس، برنامهریزی آموزشی و تأثیر مثبت این دروس بر ویژگیهای فردی دانشجویان، مورد رضایت 3/87 درصد دانشجویان (479 نفر) است. همچنین بین متغیرهایی مانند جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان با دیدگاههای آنان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: علیرغم دیدگاههای مثبت دانشجویان نسبت به جنبههای مختلف این دروس، نظرات منفی را نباید نادیده انگاشت و لذا باید درصدد رفع نواقص تلاش نمود، چرا که نیاز جوانان هر روز در حال تغییر است و متناسب با نیاز آنها کتاب و شیوههای آموزشی نیز باید به روز شوند.
其他摘要:Introduction : Continuous evaluation of Islamic Thoughts courses and revising the course delivery methods are necessary to make the courses more efficient to meet the needs of the youth, and to transmit the Islamic values to the students. Due to the necessity of curriculum evaluation, this study aimed at determining the students’ attitude about the Islamic Thought courses. Methods: In a descriptive study, the population of students studying in Mazandaran University of Medical Sciences in 2008-2009 was involved. Through census sampling, 549 students who had enrolled in Islamic Thoughts courses I and II, took part in the study and filled out a researcher made questionnaire. To analyze the data, in addition to descriptive statistics, chi-square, Kruskal Wallis, and Mann-Whitney U tests were employed to compare subjects’ viewpoints based on qualitative variables (nominative and ordinal). Results: The mean age of participants was 20.79 ± 2.59, and 68.9% (378) of the subjects were female. Findings indicated that 87.3% (479) of the students were satisfied with the Islamic Thoughts books, the related instructors, their positive effects on the students, and the university educational planning for these courses. Also, there was no significant difference between students’ opinions regarding their gender and study major. Conclusion : In spite of positive viewpoints of students toward various aspects of these courses, the negative points should also be acknowledged to eliminate the defects. Since students’ needs are changing, the books and educational methods should be also revised accordingly.
关键词:دانشجویان علوم پزشکی مازندران; واحد درسی اندیشه اسلامی; ارزشیابی آموزشی; دیدگاه دانشجویان; آموزش مذهبی; الهیات
其他关键词:Islamic Thought course; educational evaluation; students’ viewpoint; religious education; Theology