هدف: هدف از انجام اين بررسی نشان دادن تأثير باکلوفن در نگهداشتن معتادان مواد افيونی در درمان نگهدارنده و کاهش مصرف مواد افيونی و برتری آن بر دارونما است.
روش: در يک بررسی آزمايشی دوسوکور40 بيمار با تشخيص وابستگی به مواد افيونی (برپايهی معيارهایDSM-IV) پس از دورهی سمزدايی بهتصادف در دو گروه جای داده شدند. در يک گروه، 20 نفر باکلوفن (60 ميلی گرم روزانه در 3 دوز جداگانه) و در گروه ديگر 20 نفر دارونما، به مدت 12 هفته دريافت کردند. سنجههای اصلی شامل ماندن بيماران در درمان نگهدارنده و آزمايشهای ادراری مثبت بودند. دادههای پژوهش بهکمک آزمونهای آماری من- ويتنی و خیدو تحليل گرديد.
يافتهها: ماندن بيماران در درمان در گروه باکلوفن از گروه دارونما بهطور معنیداری بيشتر بود. بيماران گروه باکلوفن کمتر از گروه دارونما، علايم ترک و افسردگی داشتند. دو گروه از نظر آزمايشهای ادراری مثبت، شدت گرايش به مصرف مواد افيونی، عوارض جانبی دارويی و ميانگين روزهای مصرف مواد افيونی و الکل در طی درمان تفاوت معنیداری نداشتند.
نتيجه: اثر بخشی باکلوفن از نظر ماندن بيماران در درمان و کاهش علايم ترک و افسردگی بر دارونما برتری چشمگيری دارد.