در ايران ارتباط ميان روانپزشکان و روانشناسان با مراجعان هنوز بهصورت سنتی است؛ بيماران با تعيين وقت قبلی به مطب متخصصان مراجعه ميکنند و در صورت نياز، مراجعه ادامه پيدا مييابد. اگرچه اين روش سالهای طولانی بر ارتباط بيماران و پزشکان حاکم بوده است، اما اشکالات و نقايص فراوانی دارد؛ برای مثال بسياری از بيماران تنها برای پرسيدن يک سؤال ساده مرتبط با روند درمانی به مطب پزشک خود مراجعه ميکنند. بهويژه با توجه به سير مزمن بيماريهای روانپزشکی، بيشتر بيماران به درمانهای طولانيمدت نياز دارند و در بسياری وقتها تنها برای تجديد داروها به پزشک مراجعه ميکنند. در سوی ديگر هم بيمارانی هستند که به دليل وجود مشکلات در مراجعه به پزشک، پس از دريافت نخستين نسخه، آن را طولانيمدت و بدون مشورت با پزشک تجديد و مصرف ميکنند. هر چه فاصله محل سکونت بيمار از مطب پزشک بيشتر باشد، چنين مشکلاتی بيشتر اتفاق ميافتد. در بسياری از شهرستانهای کوچکتر، حتی به دلايل فرهنگی، همراهان بيمار، از انتقال او به مطب يا کلينيک تخصصی اجتناب ميکنند.
با در نظر گرفتن اين موارد، روانپزشکی يکی از حوزههايی است که ميتواند از تکنولوژی ارتباطات بيشترين بهره را بگيرد. در دهه اخير با پيشرفت سريع در عرصه فناوری ارتباطات و اطلاعات، تحولات شگرفی در حوزههای بهداشت و درمان بيشتر نقاط دنيا روی داده است. هر چند يکی از مهمترين کاربردهای فناوری ارتباطات و اطلاعات در حوزه روانپزشکی در کشور ما، روانپزشکی از راه دور1 است (1)، با توجه به زيرساختهای مخابراتی کشور، شايد يکی از سادهترين و ارزانترين روشهای استفاده از فناوری ارتباطات، پست الکترونيک باشد.
نشان داده شده است که پست الکترونيک ميتواند کيفيت مديريت درمان را بالا ببرد (2). پست الکترونيک ميتواند نياز به حضور فيزيکی بيماران در مطب را، بهويژه در موارد پیگيری، کاهش دهد. بسياری از سؤالهای ساده و روزمره بيماران از اين راه قابل پرسش و پاسخ است. پزشکان نيز میتوانند بهصورت مؤثرتری با بيماران در ارتباط باشند و حتی در موارد لازم، برای انجام آزمايشها يا مصرف منظم داروها، ايميل2های يادآوری برای بيماران ارسال کنند. پست الکترونيک ميتواند بهوسيله پستهای الکترونيکی رايج و عمومی، يا با کاربرد انواع اختصاصی که با امنيت بالاتر، برای اين نوع ارتباطات تدوين شدهاند، انجام شود. نکته قابل توجه در اين مورد، تمايل زياد بيماران برای کاربرد پست الکترونيک برای ارتباط با روانپزشک است. حتی اگر روانپزشکان نخواهند بهوسيله پست الکترونيک با بيمار خود در ارتباط باشند، به احتمال زياد اينترنت و پست الکترونيک ماهيت روابط ميان بيمار و روانپزشک را در آينده تغيير خواهد داد (3). در يک بررسی مشخص شد 54 درصد بيماران، درصورتيکه بتوانند بهوسيله پست الکترونيک با پزشک جديد ارتباط برقرار کنند، پزشک پيشين خود را تغيير خواهند داد (3).
با وجود اهميت بالقوه کاربرد پست الکترونيک در بهبود کيفيت ارايه خدمات درمانی، به نظر ميرسد به دلايلی هنوز اين ابزار بهصورت مؤثر وارد سامانه بهداشت و درمان کشور نشده است، که دلايل آن بايد بررسی شود.
در يک کنفرانس مهم روانپزشکی 36 درصد روانپزشکان از مراجعان خود ايميل دريافت کرده بودند و 25 درصد نيز برای بيمار خود ايميل ارسال کرده بودند. سه مسأله نگرانکننده درباره ارتباط ايميلی بيماران و روانپزشکان عبارت است از: 1- مشکلات مرتبط با ماهيت پست الکترونيک، برای مثال احتمال گم يا حذف شدن يک نامه از طرف بيمار؛ 2- مسايل مربوط به محرمانهماندن گفتههای بيماران، که ممکن است در اين نوع ارتباطات به اشتباه فاش شود؛ 3- احتمال صدمه به ارتباط بيمار و روانپزشک، چون بعضی از بيماران بايد با پزشک خود بهصورت حضوری صحبت کنند. از مزايای بالقوه اين نوع ارتباط هم ميتوان به اين موارد اشاره کرد: 1- کاربرد در مسافرتهای طولانی يا هنگامیکه روانپزشک به هر دليل برای مدتی نميتواند در کلينيک حضور يابد. در اين موارد ارتباط از طريق ايميل میتواند تأثيری مثبت بر روند بهبود بيماری داشته باشد؛ 2- هنگاميکه بيمار به هر دليل از ارتباط مستقيم و حضوری با روانپزشک احساس خجالت ميکند؛ 3- روانپزشک ميتواند چندينبار شرح حال بيمار را مطالعه نمايد تا برای کمک به او بهترين تصميم را بگيرد؛ و 4- به ثبت بهتر موارد مرتبط با بيمار و به عبارت ديگر، مستندسازی کمک ميکند (4).
يکی از مهمترين علل تمايل نداشتن روانپزشکان به استفاده از ايميل، اين است که ايميل يک سند نوشتهشده هميشگی است که ميتواند در دادگاه بررسی شود. از سوی ديگر ممکن است تأخيری در پاسخ به ايميل وجود داشته باشد که در موارد اورژانس و بحران مسألهساز است. مورد ديگر اين است که روانپزشک برای ارزيابی بيمار، از تمام شواهد ديداری، شنوايی، معاينه فيزيکی1، ژست2، تن صدا3 و محتوای صحبت استفاده ميکند، که در ارتباط از طريق ايميل ممکن نيست. همچنين در اين ارتباط، بررسی عاطفه4، بيقراری5 و کندی روانی- حرکتی6 امکانپذير نيست. نبود شواهد ديداری و شنوايی ميتواند به تشخيص اشتباه منجر شود، که البته به ماهيت و تاريخچه ارتباط روانپزشک با يک بيمار خاص بستگی دارد. در نهايت ميتوان اينطور نتيجهگيری کرد که گرچه در روانپزشکی بهدليل اهميت ارتباط غيرکلامی7 در ارتباط با بيمار، استفاده از ايميل هرگز نميتواند بهطور کامل جايگزين ارتباط حضوری گردد، ميتواند مکملی برای بالابردن کيفيت ارايه خدمات باشد. گفتنی است در کشوری مانند پاکستان، که سطح اقتصادی و اجتماعی پايين است، استفاده از ايميل برای ارتباط ميان روانپزشکان و بيماران در حال افزايش است.
انجمن پزشکی آمريکا8 کاربرد پست الکترونيک را برای حوزه بهداشت روان نامناسب دانسته است و علت اصلی آن را حساسبودن و اهميت محرمانهماندن اطلاعات بيماران بيان کرده است. با اين حال، اين انجمن فرمهای استانداردی را برای گرفتن رضايت بيمار پيش از شروع ارتباط بهوسيله پست الکترونيک با روانپزشک تدوين کرده است. گفتنی است اين امر، تنها امضای يک رضايتنامه ميان روانپزشک و بيمار نيست و در مورد نکات بسياری بحث ميشود. بيمار بايستی آموزش ببيند که در مواقع اورژانس به روانپزشک خود تلفن بزند، يا حضوری او را ملاقات کند. همچنين بيمار بايد به اندازه کافی در مورد مسايل و خطرات اين نوع ارتباط، از نظر محرمانهماندن اطلاعات آگاه گردد. رکوپر اين نکته قانونی را نيز يادآور ميشود که برای مثال اگر بيمار بر اثر توصيه درمانی روانپزشک در ايميل، دچار مشکل شود، چه کسی مقصر است (3).
برای کاربرد پست الکترونيک در ارتباط درمانی بايد به اين نکات توجه کرد (5 و 6): 1- بهتر است نخستين ارتباط ميان بيمار و روانپزشک حضوری باشد و پست الکترونيک برای موارد پيگيری بهکار رود؛ 2- پيش از شروع ارتباط بهوسيله پست الکترونيک، توافقنامه امضا شود؛ 3- سعی شود ايميلهای اورژانس، هرچه سريعتر پاسخ داده شود؛ 4- بيمار از مسايل مربوط به محرمانهماندن اطلاعات آگاه شود؛ 5- بيمار بايستی حتی در تعطيلات کسی را داشته باشد تا به مشکلات او پاسخ دهد؛ 6- روانپزشک بايد نسخه کپی از ايميلها را، چه بهصورت ديجيتال و چه بهصورت پرينتشده نگه دارد؛ 7- بيمار آموزش ببيند تا مشکل خود را به درستی دستهبندی کند و هنگام ارسال ايميل، در قسمت موضوع ايميل تايپ نمايد. اين امر به پزشک کمک ميکند پيامهای رسيده را اولويتبندی کند؛ 8- پاسخ خودکار هر دو طرف فعال باشد، که بتوانند از دريافت پيام مطمئن شوند؛ 9- در صورت ارسال يک ايميل برای چند نفر، ايميلها از ديد ديگران مخفی بماند، به عبارت ديگر از کپی کور1 استفاده شود؛ 10- لحن ايميل عصبانی، تمسخرآميز يا انتقادی نباشد؛ 11- ايميل دارای امضا و مشخصات پزشک باشد؛ 12- در صورت بيش از اندازه طولانيشدن متن ايميل، به بيمار يادآوری شود که در آينده حضوری يا تلفنی موضوع مورد بحث قرار گيرد؛ 13- از ايميل برای يادآوری دستوالعملها به بيمار استفاده شود؛ 14- رابطه ايميلی با بيمارانی که دستورالعملهای موجود در اين نوع ارتباط را رعايت نمیکنند، پايان ميپذيرد؛ 15- نکات مهم امنيتی، مانند انتخاب يک کلمه رمز مطمئن رعايت شود؛ 16- اطمينان از ايمنی شبکههای بيسيم مهم است؛ 17- بههيچوجه آدرس پست الکترونيک بيماران برای مقاصد تجاری در اختيار ديگران قرار نگيرد؛ 18- ميتوان از رمزنگاری2 برای مبادله پيام استفاده کرد. اين کار بهسادگی و با آموزش استفاده از نرمافزارهای ويژه قابل انجام است؛ 19- میتوان از پايگاههای اينترنتی ويژه با ميزان امنيت بالا بهجای خدمات پست الکترونيک عادی استفاده نمود؛ 20- طراحی و پيادهسازی سامانههای اولويتبندی خودکار، با توجه به محدوديت وقت روانپزشکان، بسيار بااهميت است. 21- بايد پرداخت مالی، برای زمانی که روانپزشک به ايميل پاسخ ميدهد، در نظر گرفته شود.
در ايران به احتمال زياد، درصد بالايی از بيماران کار با رايانه و پست الکترونيک را ياد نگرفتهاند، اگرچه در بيشتر خانهها افرادی هستند که بتوانند در اين موارد به بيماران کمک کنند. تعيين درصد بيمارانی که خود يا يکی از اطرافيانشان به پست الکترونيکی دسترسی دارند، ميتواند يک موضوع پژوهشی باشد.
در کل، موانع پيشروی برقراری ارتباط از طريق ايميل ميان روانپزشکان و بيماران در ايران بسيار است؛ آشنايینداشتن بيماران با فناوری برقراری اين ارتباط، حجم بالای کاری روانپزشکان، تعريفنشدن قوانين برای بازپرداخت هزينههای مشاوره و الويتبندينشدن ايميلها از آن جمله است، که در حال حاضر اين ايده را بسيار دور و بلندپروازانه مينماياند. به نظر ميرسد کار پژوهشی زيادی برای نيازسنجی و آمادگیسنجی چنين ايدهای نياز است؛ بهويژه با توجه به اينکه حرکت بهسوی ارتباطات ديجيتال در آينده امری غيرقابلاجتناب است و بايد تدابيری برای آن انديشيد.