چکيده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی کيفيت زندگی بيماران مبتلا به اختلال دوقطبی، در سه مقطع هنگام بستری، زمان ترخيص و شش ماه پس از آن در بيمارستان روزبه بود. روش: در اين پژوهش 120 بيمار 18 تا 65 ساله مبتلا به اختلال دوقطبی نوع يک، در دوره مانيا يا مختلط، بستری در بيمارستان روزبه، به شکل پیدرپی از ارديبهشت 1384 تا شهريور 1385 وارد بررسی شدند. دادهها بهکمک پرسشنامهWHOQOL-BREF، پرسشنامه افسردگیهاميلتون، مقياس رتبهبندی مانيای يانگ، مقياس علايم مثبت و منفی (PANSS)، مقياس ارزيابی کلی عملکرد (GAF) و پرسشنامه رضايت مراجع در سه مقطع هنگام بستری، زمان ترخيص و شش ماه پس از آن بررسی شد. ميزان بينش بيماران بهکمک زيرمقياس «بينش و قضاوت» پرسشنامه PANSS ارزيابی گرديد. يافتهها: کيفيت زندگی در زمان بستری و شش ماه پس از آن تفاوت معنیداری نداشت. بارزترين يافته، ارتباط معکوس علايم افسردگی با کيفيت زندگی، در زمان بستری (001/0p<)، ترخيص (001/0p<) و پیگيری شش ماه بعد (001/0p=) بود. علايم عمومی پسيکوز نيز در زمان بستری (001/0p<)، ترخيص (01/0p<) و شش ماه پس از بستری (001/0p<)، ارتباطی معکوس با کيفيت زندگی نشان داد. علايم منفی پسيکوز، ارتباطی معنیدار و معکوس با کيفيت زندگی در هنگام بستری (005/0p<) و ترخيص (05/0p<) نشان دادند. نتيجهگيری: کيفيت زندگی بيماران شش ماه پس از بستری در بيمارستان تغيير بارزی نمیکند.
Abstract
Objectives: The aim of the present study was to evaluate the quality of life in a group of patients with bipolar disorder at admission, discharge and six month after hospitalization in