هدف: مقايسه سازوکارهای دفاعی و راههای مقابله در افراد مبتلا به اختلال و افراد بهنجار از هدفهای پژوهش حاضر بوده است.
روش: جامعه آماری اين پژوهش، افراد دارای اختلال اضطراب منتشر و/يا اختلال افسردگی اساسی يا افراد بهنجاری بودند که به روش نمونهگيری نظاممند از فهرست مراجعان دارای تشخيصهای يادشده انتخاب شدند. اين پژوهش پسرويدادی از نوع علّی- مقايسهای و همبستگی است. برای گردآوری دادهها پرسشنامه راههای مقابله فولکمن و لازاروس و پرسشنامه سازوکارهای دفاعی بهکار برده شد. برای تحليل دادهها، تحليل واريانس دو عاملی، آزمون حداقل اختلاف معنیدار (LSD) و آزمون همبستگی پيرسون بهکار برده شد.
يافتهها: تفاوت معنیداری در ميانگين نمره مقابله حل مسأله بين افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی وجود نداشت، ولی ميانگين نمره مقابله اجتناب در افراد گروه اول بيشتر از افراد گروه دوم بود (05/0p<). از سوی ديگر افراد دارای اختلالهای يادشده نسبت به افراد بهنجار ميانگين پايينتری در مقابله جستجوی حمايت اجتماعی داشتند (001/0p<). ميانگين نمره سطح بسيار سازگارانه کارکرد دفاعی در افراد گروه اضطراب منتشر بيشتر از افراد گروه افسردگی اساسی بود (05/0p<)، در حالی که ميانگين نمره سطوح نفی، عمل، بینظمیدفاعی و بازداری روانی در افراد گروه دوم بيشتر از افراد گروه اول بود (04/0p<).
نتيجهگيری: سبکهای دفاعی ناسازگارانه در اختلال افسردگی اساسی دارای ميانگين بالا ولی ميانگين مقابله اجتناب در اختلال اضطراب منتشر نسبت به اختلال افسردگی اساسی بالاتر است. بنابراين تلاش در راستای کاهش بهکارگيری مقابله اجتناب و افزايش بهکارگيری مقابله مسألهمدار به جای هيجانمدار، میتواند تجربه افسردگی و اضطراب را در هر دو جنس کاهش دهد.
Abstract
Objectives: The comparison of defence mechanisms and coping strategies in individuals with generalized anxiety disorder and major depressive disorder and normal subjects was the aim of the present study.
Method: The statistical population of the present study included individuals with generalized anxiety disorder, major depressive disorder and normal subjects who had presented to public and private psychiatric consultation centers in the city of
Results: There was no significant difference in the mean scores of coping strategies between subjects with generalized anxiety disorder and those with major depressive disorder, but the mean score of avoidance coping was higher in the first group than the second (p<0.05). On the other hand, the subjects with the above-mentioned disorders had a lower mean score of social support seeking coping in comparison with normal individuals (p<0.001). The mean score of highly adaptive defensive mechanisms was higher in subjects with generalized anxiety compared to subjects with major depression (p<0.05). Also, the mean scores of negative levels, function, disorganized defense and psychological avoidance were higher in the second group in comparison with the first (p<0.04).
Conclusion: Maladaptive defence machanisms have a higher mean in major depressive disorder. However, the mean of avoidance coping is higher in generalized anxiety disorder compared to major depressive disorder. Therefore, attempting to decrease the application of avoidance coping and increasing the use of problem oriented coping instead of emotion oriented coping can cause a reduction in the experience of depression and anxiety in both sexes.