هدف: اين پژوهش با هدف مقايسه سبک اسناد بزهکاران کانون اصلاح و تربيت شهر تهران با سبک اسنادی مراقبان اين کانون اجرا شد.
روش: اين پژوهش از نوع علی- مقايسهای است و در آن دو گروه آزمايشی (30 نفر از بزهکاران و 15 نفر از مراقبان کانون) و يک گروه گواه (30 فرد عادی) که از نظر سن، جنس و تحصيلات همتا شده بودند، بررسی شدند. آزمودنیهای گروه بزهکار به شيوه نمونهگيری تصادفی ساده و گروه عادی به شيوه نمونهگيری در دسترس انتخاب شدند، اما بهعلت شمار کم مراقبان کانون اصلاح و تربيت، همه آنها ارزيابی شدند. آزمودنیهای سه گروه بهکمک مصاحبه و پرسشنامه سبک اسناد (ASQ) بررسی شدند. دادهها بهکمک تحليل واريانس يکطرفه و آزمون تعقيبی شفه تحليل شدند.
يافتهها: يافتهها نشان دادند که سبک اسنادی بزهکاران برای رويدادهای ناخوشايند متفاوت از سبک اسنادی مراقبان و افراد عادی بوده و نسبت به آنها بيرونیتر (01/0p<) و ناپايدارتر (01/0p<) است. تفاوت ساير سبکهای اسنادی در هيچيک از گروهها معنیدار نبود.
نتيجهگيری: بزهکاران دارای اختلال سلوک، رويدادهای بد و ناخوشايند را به عوامل بيرونی و ناپايدار نسبت میدهند که خود میتواند در بروز و تداوم بزهکاری آنان نقش داشته باشد.
Abstract
Objectives: The purpose of this study was to compare the attribution style among criminals with conduct disorder and watchmen in
Method: Retrospective method was used in this study. Two groups consisted of an experimental group (30 criminals and 15 watchmen) and a normal group (30 normal subjects) who were matched for sex, age and education were evaluated. The subjects in the criminal and normal groups were selected using random sampling and convenience sampling methods respectively but due to the small number of watchmen in the center, all were evaluated. The subjects in the three groups were assessed through interview and Attribution Style Ques-tionnaire (ASQ). Data were analyzed using one way analysis of variance and post hoc Scheffe.
Results: Data showed that criminal’s attribution style for unfavorable events is different from the attribution styles of watchmen and normal subjects. Their attribution style was more external (p<0.01) and more unstable (p<0.01). Other attribution styles were not significantly different among the three groups.
Conclusion: Criminals with conduct disorder attribute unfavorable events to external and unstable factors. This kind of attribution could have a role in the maintenance of their criminal actions.