摘要:با توجه به اهميت هوش هيجانی بر مسائل زندگی مطالعه حاج باقری و همکاران را که با هدف بررسی هوش هيجانی دانشجويان علوم پزشکی کاشان و ارتباط آن با پيشرفت تحصيلی در سال 91 صورت گرفته است، مورد بررسی قرار داده شد(1). در اين مطالعه ارتباط هوش هيجانی با پيشرفت تحصيلی مد نظر قرار گرفته است. هوش هيجانی مجموعهای از توانايیهای شناختی و هيجانی به هم پيوسته است که به فرد کمک میکند تا با برقراری توازن ميان افکار و هيجانهای خود تصميمگيریهای صحيح داشته باشد(2). همچنين شامل توانايی کنترل هيجانات در خود و شناخت هيجانها در ديگران، پذيرش ديدگاه ساير افراد و کنترل روابط اجتماعی میباشد(3). در نتيجه لازم است در بررسی پيشرفت تحصيلی، يادگيری مهارتهای لازم جهت مقابله با مشکلات، کنترل روابط احساسی و موفقيتهای کاری به طور همزمان هوش هيجانی (EQ) و هوش شناختی (IQ) نيز در نظر گرفته شود. يکی از نکاتی که در تفسير نتايج اين مطالعه بايد مد نظر قرار بگيرد اين مسأله است که اين مطالعه بر روی دانشجويان دوره کارشناسی و دکترای حرفهای انجام شده است. با توجه به سيستم پذيرش دانشجوی رشتههای علوم پزشکی در دانشگاههای دولتی به نظر میرسد کسانی که در اين دانشگاهها پذيرفته میشوند از هوش هيجانی قابل قبولی برخوردار بوده باشند. به عبارتی افرادی که از هوش هيجانی بالا و قدرت حل مسأله بالا برخوردار نباشند به احتمال زيادی پيشرفت تحصيلی خوبی در مقاطع قبل از ورود به دانشگاه نداشتهاند و اين مسأله آنها را از ورود به دانشگاه باز میدارد. بنابراين اگرچه نتايج اين مطالعه از جهت ارتباط هوش هيجانی با پيشرفت تحصيلی دانشجويان بسيار کمککننده است اما مطالعات ديگری بر روی ارتباط هوش هيجانی با پيشرفت تحصيلی در دورههای قبل از دانشگاه نيز ضروری به نظر میرسد. علاوه بر آن بايد اين نکته را در تفسير نتايج مطالعه حاج باقری و همکاران مد نظر قرار داد که ممکن است عدم يافتن ارتباط معنادار ناشی از نزديک بودن هوش هيجانی در افراد مورد مطالعه باشد. علاوه بر آن به علت تأثير اختلالات روانی بر هوش هيجانی بهتر بود که معيارهای خروج مطالعه را تعريف کرده و دانشجويان مبتلا به هر گونه اختلال روانی از جمله استرس، افسردگی و بيش فعال را از مطالعه حذف يا به طور همزمان اختلالات رفتاری در دانشجويان را بررسی میکردند.