摘要:مقدمه: امروزه دروس نظری علوم تشريحی به دو شيوه ادغامی و موضعی (regional) توسط اساتيد دانشگاههای علوم پزشکی تدريس میشود. به نظر میرسد شيوه تدريس به صورت ادغام کردن دروس، اساتيد را در فهماندن بهتر دروس به دانشجويان رشته پزشکی خصوصاً در دوره بالينی ياری میدهد. لذا با توجه به اهميت موضوع بر آن شديم تا طی يک نظرسنجی به بررسی ديدگاه اعضای هيأتعلمی علوم تشريحی دانشگاههای علوم پزشکی ايران در مورد ادغام افقی دروس علوم تشريحی بپردازيم. روشها: اين پژوهش يک مطالعه توصيفی مقطعی در سال 1390است. با روش نمونهگيری تصادفی ساده، از بين اعضای هيأتعلمی رشته علوم تشريحی دانشگاههای علوم پزشکی ايران، که دروس علوم تشريحی به صورت طرح ادغام افقی در دانشگاه آنها اجرا شده بود و در کنگره علوم تشريحی شرکت کرده بودند، افرادی جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش يک پرسشنامه محققساخته شامل سؤالاتی در زمينه ميزان آشنايی اساتيد از طرح ادغام دروس علوم تشريحی، وجود امکانات برای طرح ادغام، و ميزان رضايت اساتيد از طرح ادغام و اولويتبندی دروس بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصيفی مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج: بنا به نظر 16 نفر(3/33%) از شرکتکنندگان، طرح ادغام در کمک به درک بهتر مجاورات به آنها به ميزان کم، مؤثر بوده است. 24نفر(50%) از شرکتکنندگان ميزان آشنايی خود را با فرايند طرح ادغام به ميزان زياد و خيلی زياد بيان نمودند. 24 نفر(50%) از اساتيد موافقت خود را با تدريس دروس به صورت سيستماتيک به ميزان زياد و و خيلی زياد اعلام کردند. 18نفر (5/37%) از اساتيد به ميزان زياد با ادغام دروس جنين و آناتومی موافق بودند. پاسخگويان اولويت تقدم و تأخر ارائه دروس را به ترتيب آناتومی، بافتشناسی، جنينشناسی، و فيزيولوژی ذکر نمودند. نتيجهگيری: با توجه به اين که نيمی از اساتيد موافقت خود را در تدريس دروس علوم پايه به صورت طرح ادغام افقی به ميزان زياد و بسيار زياد بيان کردند و با توجه به نتايج مطالعه حاضر، پيشنهاد میشود جدول زمانبندی طرح درس به ترتيب دروس با اولويت آناتومی، بافتشناسی، جنينشناسی، و فيزيولوژی تنظيم شود.
其他摘要:Introduction: Theoretical courses on anatomical sciences are taught through integrative or regional approaches. It seems that integration helps teachers to convey the materials better to medical students, especially during their clinical stage. Therefore, we decided to study the viewpoints of faculty members of anatomy department in medical universities of Iran toward the horizontal integration of anatomical sciences. Method: This descriptive cross-sectional study was performed on faculty members of anatomy whose universities had performed Horizontal Integration for anatomical sciences courses, in year 2011. Using simple random sampling, a number of anatomy faculty members who had participated in National Congress of Anatomy were selected. Study instrument was a researcher-made questionnaire, including questions on faculty members’ familiarity with Horizontal Integration for anatomy courses, availability of facilities for this integration, and their level of satisfaction with integration program and their opinion regarding the temporal priority of lessons. The collected data was analyzed using descriptive statistics. Results: According to 16 (33.3%) of participants, integration had a little efficacy in better understanding of adjacent anatomical elements. Twenty four (50%) of the participants stated their familiarity with the process of integration as high and very high. Twenty four (50%) teachers were highly and very highly agree to teach lessons systematically. Eighteen (37.5%) teachers highly agreed with integration of embryology and anatomy. Respondents classified the temporal priority of courses as anatomy, histology, embryology, and physiology, respectively. Conclusion: According to the fact that a half of teachers agreed to the horizontal integration of basic science courses in high and very high levels, and considering the results of this study, it is suggested to develop the curriculum and lesson plans based on this prioritization schedule including anatomy, histology, embryology, and physiology respectively.
关键词:نگرش; اساتيد; تدریس; روش ادغام; روش موضعی; علوم پایه