摘要:مقدمه: زنان يائسه از افراد آسيب پذير جامعه هستند و استعداد بالا جهت ابتلا به بيماریهای مزمن دارند. از مهمترين راهکارها در جهت پيشگيری و کنترل مطلوب بيماریهای مزمن، اصلاح رفتار تغذيهای است. روشها: مطالعه حاضر يک مطالعه تجربی بوده که بر روی 154 نفر از زنان يائسه تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. نمونه های پژوهش به صورت تصادفی سيستماتيک انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که در دو مــرحله، قبل و پس از آموزش (در دو نوبت، بلافاصله پس از آموزش برای سنجش آگاهی و اجـزای مدل و دو مـاه پس از آموزش برای سنجش عملکرد) تکميل گـرديد. دادهها با استفـاده از نرمافـزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج: در گروه مداخله ميـانگين نمـرات آگـاهی (قبل از آموزش 24/1±03/8 و پس از آموزش 25/0±92/9) و اجـزای مـدل بعـد از مداخلـه آمـوزشی افـزايش معنـاداری يافتنـد (001/0p<). همچنين ميانگين نمره عملکرد، دو ماه پس از آموزش (قبل از آموزش 13/5±91/28 و پس از آموزش 36/2±51/43) افزايش معنادار يافت (001/0p<). نتيجهگيری: يافتههای اين بررسی کارايی مدل را در اصلاح رژيم غذايی زنان يائسه نشان میدهد. پيشنهاد میشود در کليه مراکز بهداشتی درمانی از مدل آموزشی مذکور بهره برداری شود.
其他摘要:Introduction :Menopausal women are at risk of chronic diseases due to estrogen deficiency.One of the most effective ways for prevention and control of chronic diseases in menopausal women is changing their nutritional behavior. Methods :A randomized interventional study was conducted on154 menopausal women in Isfahan. In the intervention group , the training was based on HBM and certain behavior goals and continued for about two 120- minute sessions. Data were collected by a valid and reliable questionnaire. The questionnaire was completed before and after the educational program( two times- one immediately after it for assessing knowedge and HBM components ,and the other, two months after it to assess nutritional behavior change ) by menopausal women .The collected data were analyzed by SPSS. Results:The result of this study showed a significant increase in the mean scores of the knowledge (pretest=8.03 ± 1.24 to post test= 9/92 ± 0.25, P<0.001) and HBM components after intervention (P<0.001)and also those of nutritional behavior before receiving education and 2 months after it (pretest=28.91 ± 5.13 to post test= 43.51 ± 2.36 , P<0.001) significantly increased the in experimental group Conclusion:The findings of this study confirmed the effectiveness of the HBM – based educational program on improving the nutritional behavior in menopausal women.It is suggested that the HBM-based educational model used in this study be employed in medical health centers.